سلام خدمت شما عزیزان...
امیدوارم خوشتون بیاد!!!
نظررررررررر؟!
در زمان حضرت یحیی پیغمبر پادشاهی بود به نام (هیرودیس ) که به یحیی علاقه مند و او را مرد عادل ، و رعایت حال او را می نمود .
وقتی پادشاه با زنی زانیه رابطه داشت آن زن که کمی پیر شد دختر خود را آرایش کرد و نزد شاه جلوه می داد تا عاشق او شد ، خواست با او ازدواج کند . از یحیی پیغمبر سوال کرد ایشان طبق دین مسیح آنرا جایز ندانست . از اینجا کینه یحیی به دل زن رسوخ کرد .
مادر دختر وقتی پادشاه را مست شراب دید ، دختر را آرایش کرده بنزدش فرستاد و پادشاه از او کام خواست او گفت : به شرط آنکه سر یحیی را از بدنش جدا کنی و شاه قبول کرد بدستورش سر از بدن یحیی جدا کردند .
طبق نقل دیگر پادشاه قصد داشت با دختر خواهر یا دختر برادرش به نام (هیرودیا) ازدواج کند که یحیی نهی کرد ، و حاجت دختر از پادشاه قتل یحیی بود .
امام باقر فرمود : قاتل یحیی فرزند زنا بود همانطور که قاتل علی علیه السلام و حسین بن علی علیه السلام زنازاده بودند .
چون یحیی به قتل رسید ، خداوند بخت النصر (یا کردوس از پادشاهان بابل را) بر بیت المقدس مسلط کرد و هفتاد هزار نفر از آنان را کشت تا خون یحیی از جوشش ایستاد
تاریخ انبیاء 2/284